جناب آقای مهندس پرویز فتاح
ریاست محترم بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی
سلام علیکم؛
پس از آنکه در برنامه تلویزیونی اظهارات به حق و فراجناحی شما به منظور بازپسگیری املاک بنیاد مستضعفان از شخصیتها و نهادهایی که خود را فراتر از قانون میبینند مشاهده کردم، بر آن شدم تا مرقومهای از باب نصیحت و خیرخواهی، خطاب به حضرتعالی نگاشته و پیشنهادات خود را جهت ادامه این مسیر نیکو، که شما آغازگرش هستید، ارائه نمایم.
همانطور که مستحضرید بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی با دستور رهبر انقلاب اسلامی، آیتالله سید روحالله خمینی و با هدف تجمیع اموال و داراییهای مصادره شده از وابستگان به حکومت پهلوی و تخصیص این داراییها به مستضعفان و نیازمندان، تأسیس شد. لیکن در ادامه راه، در بیشتر موارد، نه تنها این داراییهای مصادره شده به دست مستضعفان نرسید بلکه به تسخیر افراد و نهادهایی درآمد که با رانت و طی پروسه فرا قانونی، این داراییها را از آن خود میدانستند.
رفته رفته بنیاد مستضعفان از ماموریت اصلی خود دور شده و وارد چرخه فعالیتهای اقتصادی و مالی گردید تا جایی که این انحراف بزرگ، سبب شد تا در اذهان عمومی، این بنیاد نام "مستکبران" به خود گیرد!
با توجه به اینکه در گزارش عملکرد بنیاد مستضعفان که در سال 1395 ارائه شده، مجموع داراییهای این بنیاد بیش از 14 میلیارد دلار تخمین زده شده، به نظر میرسد این بنیاد یکی از نهادهای ابرقدرت اقتصادی کشور باشد. داراییهایی که بعضا بدون استفاده باقی مانده و هیچ تاثیر مثبتی در چرخه اقتصادی کشور ندارد.
علاوه بر آن، بنیاد دارای 189 شرکت و موسسه وابسته است که طبق همان گزارش، طی سال مالی 1395، مجموع این شرکتها بیش از 28 هزار میلیارد تومان درآمد و 3000 میلیارد تومان سود خالص داشتهاند.
پس از ذکر مقدمه، حال از روی صداقت و به جهت اجرای عدالت و تحقق اهداف اولیه آن بنیاد، نکاتی را حضورتان ارائه مینمایم:
اول آنکه طبق فرمایشات حضرتعالی، قرار است تمامی شرکتهای زیرمجموعه بنیاد وارد بورس و فرآیند عرضه سهام شود که این کار بسی نیکو و به جاست. لیکن مسئله مهم این است که سهم مستضعفان و محرومان، از جمعیت فعال در بورس ایران چقدر است؟ آیا غیر از این است اکثر مستضعفان نه تنها آشنایی با بازار بورس ندارند که حتی شاید اطلاع کافی هم از چیستی این بازار ندارند؟ در این صورت میتوان گفت خریدار سهام شرکتها عمدتا از قشر مرفه و برخوردار جامعه است که این امر با رسالت اصلی بنیاد منافات دارد. لیکن پیشنهاد میشود دست کم بخشی از سهام این شرکتها در قالب «سهام عدالت» به جاماندگان طرح بزرگ و کارآمد سهام عدالت، تخصیص داده شود و اموال به حق مردم به خودشان واگذار شود.
دوم اینکه همانطور که قبلا متذکر شدم، مطابق فرمایش حضرت امام علی علیه السلام، عدالت مقدم بر احسان است. شاید شما پیش خود بگویید که سود حاصل از فعالیتهای اقتصادی بنیاد در قالب بستههای کمک معیشتی و فعالیتهای محرومیت زدایی هزینه میشود؛ اما از آنجا که بسط عدالت در جامعه مقدم بر احسان است و وظیفه حکومتها اجرای عدالت است و احسان و نیکوکاری امری داوطلبانه و مردمی است، بسیار نیکو و پسندیده است که در جهت اجرای عدالت، اموال و املاک بنیاد در اختیار تمامی مستضعفان و محرومان جامعه قرار گیرد؛ به گونهای که ابتکار عمل و تصمیمگیری برای انجام فعالیتهای اقتصادی، در یک شرایط آزاد و متناسب با عرضه و تقاضای بازار و البته با هدایت و راهنماییهای بنیاد، در اختیار خود مردم باشد؛ گفتنی است این امر به خوبی میتواند به رونق و گشایش اقتصادی در کشور کمک کند.
سوم اینکه با توجه به افزایش نرخ بیکاری در سنوات گذشته و توجه به این مهم که بیکاران جزئی از اقشار مستضعف و محروم جامعه هستند، شایسته است استخدام نیروهای مورد نیاز جهت فعالیت در شرکتهای زیر مجموعه بنیاد، با اولویت به کار گیری افراد از اقشار مستضعف و محروم جامعه باشد که این امر موجب کاهش نرخ بیکاری و گسترش عدالت در جامعه خواهد شد که برکاتش را در همه زمینه ها به عینه و ملموس مشاهده خواهیم کرد.
چهارم اینکه ساختمانهایی با این عظمت و قیمت چند هزار میلیاردی در شان بنیادی که نام مستضعفان را برخود قرار داده، نیست. لذا میتوان با فروش مجموعه مرکزی بنیاد مستضعفان و انتقال دفاتر اداری به ساختمانی دیگر، و استفاده از سود حاصل از فروش در قالب اعطای وامهای اشتغالزایی به جوانان جویای کار، از این طریق نیز بر کاهش نرخ بیکاری در کشور اثر گذار بود. ضمن اینکه تعداد کارکنان مستقیم در مجموعه مرکزی بنیاد بالاست و با توجه به قابلیتهای دولت الکترونیک و مزیتهای برون سپاری، میتوان به کاهش هزینههای پرسنل اداری بنیاد اقدام نمود. چرا که ریال به ریال هزینههای بنیاد از مجموعه بیت المال مسلمین و از جیب مستضعفان پرداخت میشود و مدیریت این امر واجب و ضروری است.
ضمن تشکر از زمانی که برای مطالعه این مرقومه اختصاص دادید، به استحضار شما میرساند، نکاتی که خدمتتان عارض شدم از باب دلسوزی و با حسن نیت، در جهت بازگشت اعتماد اجتماعی مردم ایران به حاکمیت، اجرای عدالت و گشایش اقتصادی در کشور مطرح شده است و اجرای این نکات پس از کارشناسی و پژوهش، میتواند باعث اثبات حسن نیت شما در مبارزه با فساد و عدالت گستری باشد.
حسین کیانی نیا
24 مردادماه 1399 هجری شمسی
پینوشت:
نامه از طریق یکی از دوستان به دست ایشان رسید؛ لیکن پاسخی دریافت نکردم!
تصاویر اصل نامه:
- تاریخ : جمعه ۲۴ مرداد ۹۹
- ساعت : ۲۱ : ۵۴
- ادامه مطلب
- |
- نظرات [ ۱ ]